هنگ

''مثله این کامپیوتر

اینروزها همــش

تو هَـــنگَـــم !''

لبریز از اشک

ای کاش دل هایمان

لبریز از اشک بود

و با کوچک ترین تکان

سرازیر میشد...

فصلی

بعضی آدم ها فصلی اند

''یک بار سرد

و یک با گرم''

شکسته نمیشوید؟

عاقلان

''عاقل،
در عشق،
عاجز است!''

بازی

''خیلی وقت است که این بازی ادامه دارد!

من چشم هایم را بسته ام

و تو گم گشته ی صحرایی...''

معنای جدید سیاست

سیاست دیگر آن معنای خودش را نمیدهد !'

در حال حاضر ، سیاستِ ما یعنی :

                                         ''حکومت کردن''

عاشق به معنای واقعی

''عاشق را کسی گویند

که بدون وجود معشوق هم،

وجودش را احساس کند ! ''

سنگینی گناه

''ای کاش قل و زنجیر هایی

که شیطان به ما وصل کرده را

احساس میکردیم..! ''

همان سنگینی گناهانمان...

از دست دادن

از وقتی ''تو را'' از دست دادم..
'دیگر چیزی برای از دست دادن ندارم !''
پس از چه بـهراسم..؟!

عقل و احساس

''عقل و احساس''
''مکمل یکدیگرند
در تصمیم گیری ها ! ''

الگوی حجاب

''در حجاب ، الگویش بازیگرانِ  هالیوود بود!''

نه حضرت زهرا (س) !

بینایی در چشم نیست!

''چشمِ بینا به چه درد میخورد!
 وقتی دل نابیناست ''

عشق تلخ

''بی عاطفه بودن''

حاصل چشیدنِ عشقی تلخ است !

معرفت خدا

''ما از خدا فاصله میگیریم

و خدا به ما نزدیک میشود

ما خدا را فراموش میکنیم

و خدا به ما توجه میکند ''

ای خدا..

بی قرارم

'قرار شد با یاد تو

بی قرار شوم ''

حسین جان!

برادر داشتن

چه زیبا گفته اند:

برادر داشتن به تعداد نیست به وفاست
یوسف دوازده برادر داشت ،حسین یک عباس.

اخلاق

''اخلاقت را روی من چرک نویس کردی

پاک نویسش ماند برای دیگران...! '

فرصت

'شانس باشه برای خودت

من فرصت را میطلبم !

کروات

کروات میزند تا بگوید
قلاده ام را به دست غربی ها داده ام...!

وقت نماز

توجه کردین ؟
وقت نماز،
برای همه چی وقت هست
الا خود نمـــاز !