وقت

از آن همه "وقت"
وقت گرفتاریهایش
نصیب من شد!

وارث

کاش وارث "درد هایش" بود نه فقط "اموالش"

لحظه شماری

هر دویمان لحظه ها را از حفظیم
من برای دیدنت
و تو برای جیم زدن

چراغ زرد

شده ام مثل این چراغ زرد راهنما

که کسی به حرفش اعتنایی نمیکند

انکار

وقتی حقیقتی چون تو را انکار میکنند

با کذبی چون من چه خواهند کرد!

دلت

دلت اگر با من بود

دلم دست این و آن نبود. .

آشفتگی

خدایا میدانم که این آشفتگی

فاصله گرفتن من از تو است..

عاشق دلسوخته

کربلا نرفته ها را
"عاشق دل سوخته" گویند!

شاید بیایی..

سال هاست چشم به راه مسافری چون تو ایم

نوری یکتا بر ظلمت این دنیا

شاید بیایی این سحر...!

پی نوشت:

فردا جمعه است!

ترس

آنقدر که "جریمه جرم ها" ترساند مارا

آتش جهنم نترساند...

گاهی غفلت

خدایا
گاهی غفلت ها
ناشی از توجه تو به امثال من است

عقل و مال

کاش به اندازه ی "مالش"
کمی هم "عقل" داشت!

"ولنتاین"

روز تهیه ی علوفه برای دام ها مبارک!

خاطرات غیر تو

لعنت به آن خاطرات

که یادآور غیر تو اند!

هدفمندی

"امروز" را "فردا" رقم میزند!

فکر خود

وقتی خودت به فکر خودت نیستی

از دیگران چه انتظار داری؟

آقا نوشت

هوایی شدن با یاد تو یعنی "صفر تا ضد پریدن" !

رئیس دفتر

رئیس دفتر خدا، "جبرئیل" است !

کربلا

دیگر این دوری را
نمیتوان در نوشتن ها گنجاند
باید راه بیفتم...

مسئولین!

احتمالا این مسئولین
کودک درون خود را پوشک نمیکنند
که اینطور گند میزنند به این مملکت!